خاطرات کودک من

8 ماهگی

1396/6/22 18:38
100 بازدید
اشتراک گذاری

یه سلام به همه کسایی که بهم مهربونی می دن ماچ

دیگه ماه هشتم زندگیم هم پر شد و وارد ماه نهم زندگیم شدم باز با یه عالمه کارها و شیطونی های جدید...

4 دست پایی می کنم بیا و ببین، دیگه همه چی رو مامان جونی ازم دور می کنه و تا ازم غافل بشه یه اتفاقی می افته زبان. حالا دیگه این 4 دست پایی برام لذت بخش نیست و دلم می خواد راه برم، هی تلاش می کنم در حال 4 دست پا بایستم ولی نمی شه، برا همین ازکناره های دیوار یا هر جای سفت که باشه دست می اندازم و بلند می شم، خوب حالا که بلند شدم تا می خوام راه برم می خورم زمین، چند بار هم سرم کوبیده شد به زمین و جیغم هوا شد، مامان جونی می گه خوب تو هنوز پاهات قوت ندارن که هم بایستی و هم راه بری، اول باید ایستادن رو بلد بشی بعد راه رفتن ولی من دوست دارم سریع حرکت کنم نیشخند.

حالا دیگه تنهایی رو خیلی خوب می فهمم و تا مامان جونی یا پدر جونی منو تنها بذارم بدو بدو می رم جایی که هستن و از پاشون می گیرم می رم بالا تا بغلم کنن، مامان جونی گاهی خیلی کلافه می شه و می گه بذار کارارمو بکنم ولی من دلم می خواد همش پیشم باشن مژه

عزیز جونی، عمه جونی ها یا وقتی دایی جونی می یان که با مامان جونی و پدر جونی صحبت کنن خیلی خوب متوجه می شم و تا می رن با همون زبونی که هنوز نمی تونم صحبت کنم بهشون می گم پس کجا رفتن و چرا دیگه صداشون نیست آخمتفکر.

حرف زدنم یه کمی بهتر شده و کلی صدا در میارم و مثلاً دارم با مامان جونی و پدر جونی صحبت می کنم ولی خوب انگار اونا زبون منو نمی فهمن و فقط باهام بازی می کنن. مامان جونی می گه دارم کم کم بلد می شم که به غیر از شیر به به چیزای دیگه هم هست که خوشمزه هستن و می تونم اونا رو مزه مزه کنم بغل. این ماه دوباره یه مسافرت کوچولو با دوستای پدر جون و مامان جون رفتیم. یه کمی توی مسافرت اذیت کردم آخه دلم می خواست 4 دست پا کنم و بایستم ولی نمی شد همش بغل مامان جون نشسته بودم و باید بازی می کردم و بیرون رو نگاه می کردم، خوف خیلی بد بود و من هم بد قلقی می کردم و غرغر می زدم، گاهی مامان جونی حسابی ازم کلافه می شد نگران. راستی پدر جون برام دو تا اسباب بازی خریده که باهاشون سرگرم بشم، یکیشون آهنگ می زنه و کلی توف داره واسه بازی کردن، منم توفا رو می گیرم دستم و باهاشون راه می رم و بببببببب یا مممممم می کنم. 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)